اطعامِ طعام

قرآن:

خداوند متعال در آیات 9-8 سوره‌ی دهر (انسان) می‌فرماید: «إِنَّما نُطْعِمُکمْ لِوَجْهِ اللّهِ لا نُرِیدُ مِنْکمْ جَزاءاً وَلا شُکوراً: (می‌گویند) ما شما را به خاطر خدا اطعام می‌دهیم و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمی‌خواهیم.»

حدیث:

امام صادق علیه‌السلام فرمود: «مَنْ اَطْعَمَ اَخاهُ فِی اللّه کانَ لَهُ مِنَ الاَجْرِ مِثْلُ مَنْ اَطْعَمَ فِئاما مِنَ النّاسِ قُلْتُ وَما الْفِئامِ؟ قالَ: مِاَئةُ اَلْفٍ مِنَ النّاسِ: هر کس برادر دینی خود را برای خدا خوراک دهد، برای او مزد آن کسی است که جمع زیادی را خورانیده باشد. راوی حدیث سؤال کرد: «عده زیاد چند نفر را شامل می‌شود؟» امام فرمود: «صد هزار نفر.»»[simple_tooltip content=’اصول کافی، ج 2، ص 162′](1)[/simple_tooltip]

توضیح مختصر:

اطعام طعام از سنّت انبیاست. خداوند همه را می‌خوراند و رزق می‌دهد و شکم‌های همه‌ی موجودات را سیر می‌کند و این سفره‌اندازی که کرده به خاطر صفت کریمی اوست و سخت‌گیری صدها میلیون نفر از انسان‌ها او را قبول ندارند ولی به همه طعام و روزی می‌دهد و این صفت کریمانه‌ی اوست.
احتیاج همه به طعام برای ادامه‌ی حیات و زندگی و کار، به حکمت حکیمانه، فرو فرستادن رزق و ارزانی فضل اوست و مؤمن واقعی که ادراک او بالاست، هم در نظرش است که طعام دادن به هر شکلش اولاً آثار وضعی بسیار دارد و رعایت مساکین و فقیرانِ خویشاوند از امتیاز بیشتری برخوردار است.
ثانیاً برای تقرّب باشد نه منّت، یعنی رعایت خلوص و عدم اذیّت شدن مستحق را بکند؛ و این فضیلتی ممدوح و عملی مقبول و صددرصدی است.

1- خورانیدن، عوض بنده آزاد کردن

محمد بن عمر گوید: به امام رضا علیه‌السلام عرض کردم: «من به داغ و مصیبت دو پسر مبتلا شدم، اینک یک پسر دیگر برای من باقی مانده، چه کنم (تا برایم باقی بماند؟)» فرمود: «برای او صدقه بده.» چون هنگام رفتن من فرا رسید، فرمود: به فرزندت دستور بده تا به دست خود، تکه نانی یا مشتی از چیزهای دیگر، اگرچه کم باشد تصدّق دهد، زیرا آنچه را که به نیّت خدا بدهی بزرگ است گر چه کم باشد. خداوند فرموده است: «از گردنه‌ی عقبه نگذرد جز آن کس که برده‌ای را آزاد کند، یا در روز گرسنگی به یتیمی از خویشاوندان یا بینوایی خاک‌نشین غذا بدهد.» (بلد، 16-11) چون خدا می‌دانست که هر کس قادر به آزاد کردن بنده نیست، پس خورانیدن یتیم و بینوا را -به‌عنوان صدقه- مانند بنده آزاد کردن قرار داده است.»[simple_tooltip content=’نمونه معارف، ج 1، ص 244 -تفسیر برهان’](2)[/simple_tooltip]

2- فقه بیگانه

شخصی از نزد امام صادق علیه‌السلام می‌گذشت درحالی‌که امام علیه‌السلام با اصحابش طعام می‌خوردند، پس به امام علیه‌السلام سلام نکرد. امام علیه‌السلام او را به طعام خوردن دعوت کرد. حاضران گفتند: «سنت است که او سلام کند که نکرد؛ ولی شما او را به طعام خوردن دعوت می‌کنید!» امام علیه‌السلام فرمود: «این سخن شما فقه (راه و رسم) بیگانه است که در آن بخل است.»[simple_tooltip content=’صفوه الصفوه الطایف الطوایف، ص 45′](3)[/simple_tooltip]

3- برطرف کردن تلخی اُخروی

همسر داود رقی گوید: مقداری حلوا برای امام صادق علیه‌السلام بردم و آن حضرت به غذا خوردن مشغول بودند. حلوا را نزد آن حضرت گذاردم؛ آن حضرت لقمه آماده می‌نمود و به اصحابش می‌داد. در آن موقع شنیدم که آن حضرت می‌فرمود: «هر کس لقمه‌ی گوارا و شیرینی به کسی عنایت نماید، خداوند تلخی‌های روز قیامت را از او باز خواهد داشت.»[simple_tooltip content=’نمونه معارف، ج 1، ص 241 -لئالی الاخبار، ص 265′](4)[/simple_tooltip]

4- اقتباس از آیات

منّان طفیلی در پرخوری از مشاهیر بود و هر کسی طعام می‌داد بر سر سفره او حاضرمی شد. از او سؤال کردند: «کدام آیه را بیشتر دوست می‌داری؟» گفت این آیه: «ما لَکُم الاّ تاکلوا؛ شما را چه می‌شود که طعام نمی‌خورید. (سوره‌ی انعام، آیه‌ی 119)» گفتند: «کدام امر قرآن را بیشتر به کار می‌بندی؟» گفت: «کلوا و اشرَبوا؛ بخورید و بیاشامید.» گفتند: «کدام دعا از قرآن را ورد خود ساخته‌ای؟» گفت: «ربَّنا اَنزِل عَلَینا مائِدةً مِنَ السَّماءِ: خدایا بر ما خوانی پر از طعام از آسمان فرو فرست.» گفتند: «از احادیث پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله کدام یک را اختیار کرده‌ای؟» گفت: این حدیث که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: «اگر بخوانند مرا و به پاچه‌ی گوسفندی مهمان کنند، هرآینه اجابت کنم و به آن دعوت حاضر شوم.»[simple_tooltip content=’لطایف الطوایف، ص 349′](5)[/simple_tooltip]

5- سیره‌ی زینت عبادت‌کنندگان

روایت شده که چون شب فرامی‌رسید و چشم‌ها به خواب می‌رفت، امام زین‌العابدین علیه‌السلام آنچه را از خوراکی در خانه زیاد می‌آمد، در کیسه‌ای کرده بر دوش می‌گرفت و به خانه‌های فقرا می‌برد و فقرا در خانه‌ها به انتظار بودند و به هم بشارت می‌دادند و می‌گفتند: «صاحب ابنان (کیسه) رسید.» امام، صد خانواده از فقرای مدینه را کفالت می‌نمود و دوست می‌داشت که یتیمان و کوران و مساکینی که برای معیشت خود تدبیری ندارند بر طعام آن حضرت حاضر شوند. آن بزرگوار با دست خویش به ایشان اطعام مرحمت می‌فرمود و هرکدام که صاحب عیال بودند، برای آن‌ها نیز طعام روانه می‌فرمود و هیچ طعامی میل نمی‌فرمود مگر آن‌که مثل آن را تصدّق می‌فرمود.[simple_tooltip content=’منتهی الآمال، ج 2، ص 7′](6)[/simple_tooltip]