انبیاء و پنج موضوع

قرآن:

خداوند متعال در آیه‌ی 25 سوره‌ی حدید می‌فرماید: «ما پیامبرانمان را با برهان‌های روشن فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم.»

حدیث:

امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: «همانا انبیاء الهی نه ظلم می‌کنند و نه امر به ظلم می‌نمایند، چون آنان عصمت از گناه دارند و پاک و پاکیزه‌اند.»[simple_tooltip content=’بحار الانوار، ج 14، ص 103′](1)[/simple_tooltip]

توضیح مختصر:

خداوند برای هدایت خلق، پیامبران را مبعوث کرد که عدّه‌ای از آنان مانند آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و حضرت محمّد صلی‌الله علیه و آله و سلّم صاحب کتاب بودند و بقیّه از صاحب کتب پیروی می‌کردند.
انبیاء عظام را خداوند با براهین و آیات و معجزات مجهز کرد تا در هدایت‌گری آنان، نتوانند آن‌ها را مغلوب کنند؛ مانند سحرِ فرعون و عصای موسی علیه‌السلام که اژدها شد و همه‌ی سحرها را بلعید.
البته کار خارق‌العاده، غیر سحر و کهانت و جادو است؛ امری است حقیقی که کاربردش قابل‌انکار نباشد. گرچه امت‌ها، بعضی انبیاء را مجنون می‌نامیدند و بر اثر سلطه‌ی طاغوت‌های زمان خودشان و کم‌خردی و غلبه‌ی نفس امّاره با دیدن همه‌ی براهین، با انبیاء به جنگ و مبارزه می‌پرداختند.
هر نشانه و آیتی که پیامبر آورد به تناسب زمان و عصر خودشان بود که فوق‌العادگی و اهمیّت کار مشهود بود؛ مانند شفای کور مادرزاد در زمان عیسی علیه‌السلام، تبدیل شدن عصا به اژدها در مقابل سحر و قرآن در عصر جاهلی که کسی نتوانست همانند آن را بیاورد.

1- معجزات انبیاء

ابن سکیّت از امام رضا علیه‌السلام سؤال نمود که: «به چه سبب حق‌تعالی حضرت موسی علیه‌السلام را با دست نورانی و عصا و چیزی چند که شبیه سحر بود فرستاد و حضرت عیسی علیه‌السلام را با معجزه‌ای که شبیه به طبابت طبیبان بود فرستاد و محمّد صلی‌الله علیه و آله و سلّم را به کلام فصیح و خطبه‌ها مبعوث گردانید؟»
فرمود: حق‌تعالی چون مبعوث گردانید حضرت موسی علیه‌السلام را، غالب بر اهل عصر او سحر و جادو بود، پس آورد بسوی ایشان از جانب خدا معجزه‌ای چند را که از نوع سحر ایشان بود و مثل آن در قوّه‌ی ایشان نبود و جادوی ایشان را بر آن‌ها باطل کرد و حجت را بر ایشان تمام کرد.
حضرت عیسی را مبعوث گردانید در وقتی که ظاهر گردیده بود در آن زمان، بیماری‌های مُزمن و مردم محتاج به طبیب بودند و طبیبان در میان ایشان بسیار بود، پس آمد به‌سوی ایشان، از جانب خدا با چیزی چند که نزد ایشان مثل آن‌ها نبود، از زنده کردن مُرده‌ها و شفا بخشیدن کورهای مادرزاد و پیسی، به اذن خدا؛ حجت را بر ایشان تمام کرد چون ایشان با نهایت خلاقیت از مثل آن‌ها عاجز بودند.
حق‌تعالی حضرت محمّد صلی‌الله علیه و آله و سلّم را در زمانی فرستاد که غالب‌تر بر اهل عصرش خطبه‌های فصیح و سخنان بلیغ بود و پیشه و کمال ایشان هم چنین بود، پس آورد به‌سوی ایشان از کتاب خدا و مواعظ احکام و آنچه قول ایشان را باطل گردانید و عاجز گردیدند از اتیان (آوردن) به مثل آن و حجت را بر ایشان تمام کرد.
ابن سکّیت گفت: تا حال چنین سخن شاقی نشنیده بودم، پس امروز حجت خدا بر خلق چیست؟
فرمود: عقلی که خدا به تو داده است که تمییز می‌توانی کرد میان کسی را که راست می‌گوید بر خدا یا دروغ می‌بندد بر او.
ابن سکّیت گفت: و الله که جواب این است.[simple_tooltip content=’علل الشرایع، ص 121 -عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 79′](2)[/simple_tooltip]

2- فخر انبیاء

پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم فرمود: خداوند صد و بیست و چهار هزار پیغمبر خلق کرده است که من از همه گرامی‌ترم نزد خدا و فخر نمی‌کنم.[simple_tooltip content=’خصال، ص 641، امالی صدوق، ص 196′](3)[/simple_tooltip]
ابوذر از رسول خدا پرسید که خدا چند پیغمبر به خلق فرستاد؟
فرمود: صد و بیست و چهار هزار پیغمبر.[simple_tooltip content=’خصال، ج 2، ص 524′](4)[/simple_tooltip]
امام زین‌العابدین علیه‌السلام فرمود: هر که خواهد با او مصافحه کند روح صد و بیست و چهار هزار پیامبر را، باید که زیارت کند قبر امام حسین علیه‌السلام را در شب نیمه‌ی شعبان که ارواح پیغمبران در این شب از خدا مرخص می‌شوند برای زیارت آن حضرت.[simple_tooltip content=’کامل الزیارات، ص 179′](5)[/simple_tooltip]

3- اولوالعزم

امام زین‌العابدین علیه‌السلام فرمود: پنج پیغمبر اولوالعزم بودند: نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمّد.
پرسش شد که معنی اولوالعزم چیست؟
فرمود: یعنی مبعوث گردیده بودند به مشرق و مغرب زمین و بر همه‌ی جن و انس.[simple_tooltip content=’کامل الزیارات، ص 179′](6)[/simple_tooltip]
امام صادق علیه‌السلام فرمود: اولوالعزم را برای این اولوالعزم می‌گویند که ایشان صاحب عزیمت‌ها و شریعت‌ها بوده‌اند زیرا که حضرت نوح مبعوث شد با کتابی و شریعتی غیر کتاب آدم. پس هر پیغمبری که بعد از نوح بود بر شریعت و طریقه‌ی او بود و تابع کتاب او بود تا آنجا که ابراهیم خلیل آمد با صُحُف و عزیمت ترک کتاب نوح؛ نه به آن‌که او را انکار نماید، بلکه بیان این‌که آن کتاب منسوخ گردیده است و بعد از این عمل به آن نباید کرد.
پس هر پیغمبری که در زمان حضرت ابراهیم و بعد از او بود همگی بر شریعت و طریقه‌ی او بودند و به کتاب او عمل می‌کردند تا زمان حضرت موسی که تورات را آورد و عزم نمود بر ترک کردن احکام صُحُف.
پس هر پیغمبری که در زمان موسی و بعد از او بودند بر شریعت و طریقه‌ی او بودند و عمل به کتاب او می‌کردند تا زمان حضرت عیسی که انجیل را آورد و عزم کرد بر ترک شریعت موسی و طریقه‌ی او، پس هر پیغمبری که در ایام حضرت عیسی و بعد از او بودند بر شریعت و طریقه و کتاب او بودند تا زمان پیغمبر ما محمّد صلی‌الله علیه و آله و سلّم.
پس این پنج نفر اولوالعزم‌اند و بهترین انبیاء و رسل‌اند و شریعت محمّد منسوخ نمی‌گردد تا روز قیامت.[simple_tooltip content=’کافی، ج 2، ص 17′](7)[/simple_tooltip]

4- زبان عربی انبیاء

پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم به اباذر فرمود: چهار پیامبر عرب بودند: هود، صالح، شعیب و پیامبر تو.[simple_tooltip content=’خصال، ج 2، ص 524′](8)[/simple_tooltip]
در روایتی آمده است که مردی از اهل شام از حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام سؤال نمود، از پنج نفر از انبیاء که به عربی سخن گفته‌اند، فرمود: شعیب، هود، صالح، اسماعیل و محمّد.[simple_tooltip content=’علل الشرایع، ص 121 -عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 79′](9)[/simple_tooltip]
دو احتمال می‌رود که این پنج نفر از نژاد عرب بودند و یا به زبان عربی سخن می‌گفتند.

5- تعداد کتب و صُحُف

ابوذر از پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم سؤال کرد که خداوند چند کتاب فرستاده است؟ فرمود: صدوبیست و چهار کتاب. (به روایتی صد و چهار کتاب)، بر شیث پیامبر پنجاه صحیفه، بر ابراهیم بیست صحیفه فرستاد و چهار کتاب تورات و انجیل و زبور و فرقان (قرآن).[simple_tooltip content=’خصال، ج 2، ص 524 -اختصاص، ص 264 -حیوه القلوب، ج 1، ص 45-38′](10)[/simple_tooltip]