خواب
قرآن:
خداوند متعال در آیهی 9 سورهی نبأ میفرماید: «ما خواب شما را سبب آسایش (آرامش) قرار دادیم.»
حدیث:
امام علی علیهالسلام فرمود: «خواب، آسودگی است از درد و رنج و ملایم آن است مرگ (خواب برادر مرگ است).» (غررالحکم، ج 2، ص 522)
توضیح مختصر:
خواب را خداوند برای آرامش خلایق خلق کرده است. لذا شب مناسبتش با خوابیدن است چراکه سرو صدا نیست. شخص، روز کار کرده و خسته است و حالا میخواهد استراحت کند. امّا مسائلی در موضوع خواب هست که به اشاره میگوییم: علّت خواب طبیعی، خواب رحمانی و شیطانی، دانستنِ مسائل مربوط به خوابیدن، شناخت و فرق میان خوابهای عالمان و جاهلان و قاضیان و کاسبان و …
از آن طرف، هر کس نمیتواند تعبیر خواب کند. کسی میتواند که یا ازنظر علمی و تجربی ورزیده باشد و یا از طرف خداوند، تعبیر خواب به او عطا شده باشد مانند حضرت یوسف علیهالسلام.
بعضی از خوابها از آینده خبر میدهد و فهم این مطلب، از هر کسی ساخته نیست.
رؤیای مرد نیکو و صالح، جزئی از چهلوشش جزء پیامبری است و بسیاری از پیامبران، وحیشان در خواب بوده است. این دلیل است که نفس وقتی پاک و باصفا شود رؤیای او صحیح و درست باشد.
پیامبر صلیالله علیه و آله به اباذر فرمود: «بعد از وفات من، وحی قطع میشود ولی مبشّرات قطع نمیشود.» عرض کردند: «یا رسولالله! مبشّرات چه باشد؟» فرمود: «دیدنِ خوابهای پسندیده توسط مردی صالح، یا اینکه کسی خواب او را ببیند.»
(مقدمهی کلیات تعبیر خواب تفلیسی، ص 24-19)
1- چهار عمل مختصر و مفید
حضرت فاطمه علیها السّلام فرمودند: پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم بر من وارد شد در وقتیکه رختخواب خود را پهن کرده بودم و میخواستم بخوابم. فرمود: ای فاطمه! مخواب مگر چهار عمل را بهجای آوری.
1. ختم قرآن کنی.
2. پیغمبران را شفیع خود قرار دهی.
3. مؤمنین را از خود، خشنود گردانی.
4. حج عمره انجام دهی.
این را فرمود و داخل نماز شد؛ من توقّف کردم تا نماز خود را تمام کرد. آنگاه گفتم: یا رسولالله! به چهار چیز مرا امر فرمودی که من قدرت آن را ندارم در این وقت (کم) انجام دهم. آن حضرت تبسّم کرد و فرمود:
1. هرگاه سورهی توحید را سه مرتبه بخوانی گویا ختم قرآن کردهای.
2. هرگاه صلوات بر من و پیامبران قبل از من بفرستی، ما شفیعان تو در روز قیامت خواهیم بود.
3. هرگاه استغفار برای مؤمنین کنی، پس تمامی ایشان از تو خشنود شوند.
4. هرگاه بگویی: «سبحانالله و الحمدالله و لاالهالاالله و اللهاکبر» پس حج عمره کردهای.
(خلاصه الاذکار -مفاتیحالجنان، ص 961)
2- رویای صالح و واقعه
سالک در مجاهدت، در هر مقام مناسب حال، به کشف افتد، گاه در خواب و گاه در واقعه باشد. واقعه بین خوابوبیداری و گاه بیداری باشد اما در خواب، حواسش به کلی از کار بیفتد و قوهی خیال بر کار باشد. خواب یا آشفته است و تعبیر ندارد و یا نیک است و آن را رؤیای صالح گویند که یک جز از چهلوشش جزء نبوّت است که پیامبر فرمود بسیاری از انبیاء بودند که وحیشان در خواب بود. (مرصادالعباد، ص 46)
حضرت ابراهیم به فرزندش اسماعیل فرمود: «من در خواب دیدم که تو را سر میبُرم (أری فی المَنام).» (سورهی صافات، آیهی 102) خواب که حضرت ابراهیم دید به عینه ظاهر شد. بعضی خوابها تأویل دارد و بعضی تعبیر عینی دارد و بعدها در زمانهای طولانی اتفاق میافتد، مانند، خواب حضرت یوسف که به پدرش گفت: «در خواب دیدم یازده ستاره و شمس و قمر مرا سجده کردند.» (سورهی یوسف، آیهی 4)
یعقوب علیهالسلام فرمود: «ای پسرم خواب خود را برای کسی نقل نکن (لا تَقصُصْ رؤیاک).» یوسف بعد از سالها که به سلطنت رسید، پدر و مادر و برادران به مقام او تکریم و تعظیم کردند برای سپاسگزاری «خَرّوا لَه سجداً» (به حق سجده کردند و روی بر زمین نهادند).» (سورهی یوسف، آیهی 100)
اما واقعه، میان خوابوبیداری از ریاضت نفس و تصفیهی دل میشود که غلبات روحانیّت پدید میآید و صفات حیوانی محو و از حُجُب خیال قدری خلاصی یافته است. واقعه در آفاق و انفس، جمال آیات و بیّنات در نظر موحدان آرد، لذا در سورهی سجده آیهی 53 فرمود: «زود باشد که آیات و نشانههای (توحید) خودمان را در اطراف و کرانهها (آسمان و زمین) و در نفس خودشان به آنان بنمایانیم تا اینکه حق و درستی آشکار شود.»
3- خواب دیدن ائمه
بعضی از راویان احادیث، از ائمه سؤال کردند: «ما دوست داریم که شما را خواب ببینیم.» امام علیهالسلام فرمود: «آب نیاشام.» آن شخص آب نمیخورد و در خواب، خواب آب میدید. خدمت امام علیهالسلام این قضیه را نقل کرد که هر وقت میخوابم، خواب آب میبینم. امام علیهالسلام فرمود: «اگر ما را میخواهی در خواب ببینی، باید شایق ما باشی مثل شوقت به سوی آب در وقت عطش.»
(دارالسلام نوری -خزینه الجواهر، ص 324)
4- خواب اهل عبادت
بخواب چون خواب اهل عبادت (عبرت) و نه مانند اهل غفلت. چون اهل عبادت (عبرت) زیرک هستند و به خاطر استراحت (رفع خستگی) میخوابند نه از روی خواهش نفس. پیامبر صلیالله علیه و آله میفرماید: «هنگام خواب چشمهایم میخوابد ولی قلبم نمیخوابد» از خوابیدن قصد کن که ملائکه از نوشتن اعمالت کمتر بهزحمت افتند و نفْست از شهوات دور بماند.
امتحان کن خود را که چطور میخوابی. صاحب معرفت باش به اینکه تو در خواب عاجز و ضعیفی و بر هیچ یک از حرکت و سکون خود قادر نیستی، مگر به حکم و تقدیر خدا.
خواب برادر مرگ میباشد؛ پس خواب را نشانهای بر مرگ بدان که بیداری ندارد تا خیر و نیکی فوت شده را به انجام برسانی. کسی که بخوابد و از انجام واجبات و مستحبات و نوافل بازماند، این خواب غافلین و سیرهی زیانکاران است و صاحبش گول خورده است. کسی که بعد از انجام فرائض و سنن و ادای حقوق واجبه بخوابد، خوابش پسندیده است. من برای اهل این زمان بعد از ادای واجبات و مستحبات، چیزی را سالمتر از خواب سراغ ندارم، چون مردم رعایت دین و مراقبهی احوال خود را ترک کردند و به طرف چپ منحرف شدند. بنده ممکن است با کوشش، سخن نگوید، اما گوش ندادن به سخنهای مختلف مشکل است مگر مانعی پیش آید. خواب بهتر است از گفتن و شنیدنیهایی که معاصی خدا در آنهاست. خداوند فرموده: «از گوش و چشم و دل هر کس در قیامت سؤال میشود.» (سورهی اسراء، آیهی 36)
زیاد خوابیدن را آفاتی هست، هرچند بعد از انجام فرائض باشد. زیاد خوابیدن از زیاد آب خوردن و زیاد آب خوردن از پرخوری ناشی میشود که هر دو، نفْس را سنگین و از انجام طاعت بازداشته و قلب را تیره و از تفکّر و خضوع بازمیدارد. هر خوابیدن را پایان زندگی دنیای خود قرار بده و با قلبت و زبانت یاد خدا کن و بترس از اینکه او بر باطنت آگاه است و از او در بیدار شدن برای نماز یاری طلب، چون شیطان برای بیداری نماز به تو میگوید شب بلند است، فعلاً بخواب و قصدش این است که تو بخوابی و وقت مناجات و عرض حال به خدا را از تو بگیرد. در سحر از استغفار غافل مباش، زیرا بندگان خداترس، به سحرها شوقی بسیار دارند.
(مصباح الشریعه، باب 44)
5- خوابیدن
محی الدّین عربی در کتاب فتوحات مکّیه دربارهی تارکین ماسوی الله چنین مینویسد: داییام -ابومسلم خولایی- از اکابر ملامتیه بود و شبها نمیخوابید و بیدار میماند و به شبزندهداری میپرداخت. چون احساس سستی و خواب کرد، پاهایش را چوب زد و میگفت: ای پاهای من شما به چوب خوردن از چهارپایان سزاوارترید. (ریاضت سالکین، ص 17) محیالدین گوید: آنچه را شایستهی دنیاست برای دنیا میگذارند و آنچه را سزاوار آخرت است برای آخرت میگذارند. پیامبر صلیالله علیه و آله فرمود: «مادر سلیمان بن داوود به فرزندش گفت: ای پسرم! شبانگاهان زیاد نخواب، زیرا خواب زیاد، بنده را روز قیامت فقیر واگذارد.»
(ریاضت سالکین، ص 119)
6- علّت غلبهی خواب در شب
از پیامبر صلیالله علیه و آله نقل شده است که خداوند فرمود: بعضی از بندگان مؤمن هستند که در عبادت من تلاش میکنند، در نیمهشبها از رختخواب گرم بیرون میآیند و به من سجده میکنند و با این کارها خود را به زحمت میاندازند. من گاهی یک شب یا دو شب، آنها را دچار خواب میکنم تا بیدار نشوند. این عنایت من دربارهی آنهاست که میخواهم آنها در عبادت من باقی بمانند. وقتیکه این بندگان، صبح از خواب بیدار میشوند، ناراحت میگردند که چرا دیشب خواب مانده و شبزندهداری نکردهاند. اگر من فاصله میان عبادت آنها نیفکنم، عُجب به آنان مسلّط میشود و آنان را به فتنهی اعمالشان میکشاند. پس، از من دور میشوند و به همین دلیل خیال میکنند در نزد من تقرّب زیادی دارند.
(کلیات حدیث قدسی، ص 308)