دعای خیر

قرآن:

خداوند متعال در آیه‌ی 49 سوره‌ی فصّلت می‌فرماید: «انسان از دعای خیر کردن نباید خسته شود.»

حدیث:

امام علی علیه‌السلام فرمود: «دعا اسلحه‌ی اولیاء (خدا) است.»
(غررالحکم، ج 1، ص 360)

توضیح مختصر:

دعا کردن به حالِ انسان برمی‌گردد، یعنی نوع و سبک درخواست به صواب باشد و تعجیل در اجابت نکند و خداوند را حکیم بداند که در همه‌ی کارها از روی مصلحت چیزی عطا می‌کند و اگر استجابت نکند حتماً به خیر بنده است و جای دیگر عوض می‌دهد.
نمونه‌ای از دعا که به خیر و صواب بود، دعای ابراهیم و اسماعیل بعد از ساختن کعبه در شهر مکّه است که به خداوند عرضه می‌کنند و در اینجا می‌توانیم به آن اشاره کنیم. ابراهیم علیه‌السلام عرض کرد: «پروردگارا اینجا را شهری امن کن و از اهل آن هر کس را که به خداوند و روز واپسین ایمان دارد از میوه‌ها روزی رسان.» (سوره‌ی بقره، آیه‌ی 126)
گفتند: «پروردگارا ما را فرمان‌بردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمان‌بردار خویش برآور و شیوه‌های پرستشمان را به ما بنما و توبه‌ی ما را بپذیر، بی‌گمان تویی که توبه پذیر مهربانی.» (سوره‌ی بقره، آیه‌ی 128)
«پروردگارا در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیه‌هایت را بر آن‌ها می‌خواند و به آنان کتاب آسمانی و فرزانگی می‌آموزد و به آن‌ها پاکیزگی می‌بخشد برانگیز.» (سوره‌ی بقره، آیه‌ی 129)
رسول خدا صلی‌الله علیه و آله به علی علیه‌السلام فرمود: یا علی با خدای رحمان مناجات کن و این‌گونه دعا نما و بگو: «خدایا! محبت و مودّت مرا در قلوب مؤمنان جای ده، خدایا برای من در نزد خودت عهد و پیمانی قرار ده.» پس استجابت دعا به این شد و این آیه در حق علی علیه‌السلام نازل شد: «به‌زودی خداوند بخشنده برای آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند در دل‌ها مِهری خواهد نهاد.» (سوره‌ی مریم، آیه‌ی 96)

1- زندان

چون زنان مصر حضرت یوسف را به دعوت زلیخا مشاهده کردند شیفته‌ی او شدند. زلیخا در جواب آن‌ها فرمود: «من از او تقاضای مراوده کردم و یوسف عفّت ورزید. اگر پس از این هم خواهش مرا رد کند البته زندانی شود و ذلیل گردد.» (این سخن را گفت که شاید یوسف را با تهدید رام کند) یوسف چون این را بشنید دست به دعا برداشت و گفت: «ای خدا! مرا زندان خوش‌تر از این کار زشتی است که زنان از من تقاضا دارند.» پس خداوند دعای او را مستجاب کرد تا از کید زنان در امان باشد. پس با پاک‌دامنی که داشت او را به زندان انداختند. (سوره‌ی یوسف، آیات 35-31). اگر حضرت یوسف این تقاضا (زندان) را نمی‌کرد، خداوند راهی دیگر برای حفظ پاک‌دامنی‌اش قرار می‌داد، زندان خواسته‌ی خودش بود.

2- دعا در حق دزد

عبدالله بن مسعود به بازار رفت و چیزی برای خانه خرید و دست در جیب کرد تا پول را به فروشنده بدهد اما متوجّه شد که دزد پولش را برده است. افرادی که آنجا بودند، گفتند: «خدایا دست دزدی را که پول را برده است قطع کن.» ابن مسعود گفت: «خدایا اگر آن دزد نیازمند بود پولم را حلال او کردم وگرنه او را ببخش و این گناه را آخرین معصیت او قرار بده و او را از شرّ خطا بازگردان.»
(شنیدنی‌های تاریخ، ص 314)

3- دعای سِمات

امام باقر علیه‌السلام فرمود: «اگر قسم بخورم که در دعای سِمات، اسم اعظم است هرآینه راست گفته‌ام. پس این دعا را از برای هلاکت ظالمین، قاهرین و متعززین (زورمندان) بر ما بخوانید.» علامّه مجلسی در کتاب «بحارالانوار» می‌نویسد: «چون یوشع بن نون وصیّ حضرت موسی علیه‌السلام خواست با عمالقه (پادشاهانی از نسل عملاق نتیجه حضرت نوح که در حجاز و یمن حکومت داشتند و قوم عاد و ثمود از نسل آن‌ها بودند) درگیر شود امر نمود که خواص بنی‌اسرائیل کوزه‌هایی خالی به عدد اسامی عمالقه، بالای شانه‌های چپ خود نگاه دارند و هرکدام شاخی از گوسفند را که سوراخ داشت در نزدیک دهان خود نگاه داشته و این دعا را بخوانند؛ البته به آهستگی که مبادا کسی استراق سمع کند. پس بنی‌اسرائیل شبانه آنچه را که یوشع گفته بود به جای آوردند که قریب صبح به پایان رسید؛ پس‌ازآن، کوزه‌ها را در میان لشکریان عمالقه انداختند و شکستند.
صبح هنگام دیدند، همه‌ی عمالقه شکم‌هایشان باد کرده و از بین رفته‌اند.»
(وسیله النجاه، ص 32)

4- ذخیره بهتر

پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمود: هرگاه خداوند عزوجل بنده‌ای را دوست بدارد، بلا را سخت بر او سرازیر می‌کند و آن را سخت بر او می‌باراند. چون بنده دعا کند، جبرئیل می‌گوید: «پروردگارا! حاجتش را برآورم؟» خداوند می‌فرماید: «بنده‌ام لبیک! به عزّتم سوگند که هرچه از من بخواهی، به تو عطا می‌کنم و هر دعا کنی اجابت می‌نمایم؛ اما آن را زودتر برایت می‌توانم برآورم (ولی اگر) آن را برایت ذخیره کنم، بهتر و افضل است.»
(محبوب دل، ص 99 -الفردوس، ج 1، ص 251)

5- سِحْر یا دعای مستجاب

امام حسن علیه‌السلام در یکی از مسافرت‌هایش به پای درخت خشکیده‌ای تکیه داد. شخص دیگری هم در جوار آن حضرت قرار داشت.
آن شخص به امام عرض کرد: «اگر این درخت سبز می‌بود. میوه و خرما می‌داد در این هوای گرم استفاده می‌کردیم.» امام علیه‌السلام بر اساس پیشنهاد او، دعایی کردند، پس درخت پژمرده و خشکیده، سرسبز شد. ساربانی که آنجا بود گفت: «حسن بن علی علیه‌السلام سِحر و جادو کرد.» امام فرمود: «این سحر نیست ولیکن «دعوَه اِبن نَبیٍ مُستَجابه» دعای نوه‌ی پیامبر صلی‌الله علیه و آله مستجاب شد.»
(اسرار عبادت، ص 176 -سفینه البحار (عجز))

6- سرّ این دعا چیست؟

معروف کرخی (م 200) به دست امام رضا علیه‌السلام مسلمان شد و بعد به مقام عرفان رسید. گویند: روزی با جمعی می‌رفت. عدّه‌ای از جوانان به فساد و منکرات مشغول بودند، چون به لب دجله بغداد رسیدند، یاران گفتند: «ای شیخ! دعا کن خداوند اینان را غرق کند تا شومی ایشان منقطع گردد!»
معروف فرمود: دست‌ها را بردارید. پس گفت: «الهی چنان کن که در این جهانشان خوش می‌داری، در آن جهانشان عیش خوش ده.» یاران متعجّب ماندند و گفتند: «ای شیخ! ما سرّ این دعا نمی‌دانیم!» فرمود: «توقّف کنید تا سرّ این دعا معلوم گردد.» آن جمع چون شیخ را بدیدند رَباب (از آلات موسیقی که دارای دو سیم بوده و با کشیدن کمانه می‌نواختند) بشکستند و خمر (شراب) بریختند و گریه بر ایشان غالب افتاد و به دست و پای معروف افتادند و توبه کردند. معروف فرمود: «دیدید که مُراد جمله حاصل شد، بی غرق و بی‌آنکه رنجی به کسی برسد؟»
(نفحات الانس، ص 39)

7- جهت اشخاص

یکی از خلفای جور، یک نفر شیعه را به اعدام محکوم کرده بود و می‌خواست او را به دار آویزد. در همان لحظه نامه‌ای به خط امام صادق علیه‌السلام به او رساندند که در آن دعایی بود که برای استخلاص او نوشته بود به این صورت: «یا کائِناً قَبل کُلَ شَیء وَ یا کائِناً بَعدَ کُلَّ شَیء یا مُکوّنُ کُلّ شیء اَلبِسنی دَرعَکَ الحَصینَه مِن شَرِ جَمیعِ خَلقِک: ای خدایی که پیش از هر چیز و بعد از هر چیز هستی و همه‌چیز را به وجود آوردی، آن زره محفوظ خود که انسان را، از شرّ تمام خلقت محافظت می‌کند بر من بپوشان.» آن شیعه گوید: آن دعا را خواندم پس مأمورین آمدند مرا از زندان آزاد نمودند.
(بحار، ج 92، ص 225-در محضر بهجت، ج 2، ص 107)

8- دعا در حق دیگران

امام صادق علیه‌السلام فرمود: «هرکه چهل مؤمن را مقدّم دارد و از برای ایشان دعا کند و بعد از آن برای خود دعا کند، دعایش مستجاب می‌گردد.»
پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمود: «هیچ دعایی زودتر مستجاب نمی‌شود از دعای غایبی برای غایبی.»
امام باقر علیه‌السلام فرمود: «نزدیک‌ترین دعاها به اجابت، دعای مؤمنی است که از برای برادر مؤمن خود غایبانه کرد. پس ملکی موکّل است به دعای او که گوید: آمین و از برای تو خدا دو برابر آنچه از برای برادر خود دعا کردی عطا فرماید.»
امام صادق علیه‌السلام فرمود: «هرکه از برای برادر مؤمن خود غایبانه (پشت سرش) دعا کند از عرش او را ندا کنند که از برای تو صد هزار برابر است از آنچه برای او دعا کردی.»
پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمود: «بنده‌ای را به طرف جهنّم می‌برند، در آن حال مؤمنان و مؤمنات گویند: پروردگارا! این بنده در دنیا برای ما دعا می‌کرد ما را در حق او شفاعت بده. پس خداوند شفاعت ایشان را قبول و بنده‌ی دعاگو به خاطر ایشان نجات یابد.»
(مشکات الانوار، ص 156 -کافی، ج 2، ص 507)