دعوت پیامبران و مخالفت اقوام

قرآن:

خداوند متعال در آیه‌ی 41 سوره‌ی غافر می‌فرماید: «موسی گفت: ای قوم من! چرا من شما را به سوی نجات دعوت می‌کنم امّا شما مرا به سوی آتش فرامی‌خوانید؟»

حدیث:

امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: «خداوند سبحان از انبیاء پیمان گرفت تا امانت رسالت را به انسان‌ها برسانند… و آن‌ها به خاطر کمی یاران و فراوانی تکذیب کنندگان، در دعوت خود کوتاهی ننمودند.»
(نهج‌البلاغه، خطبه 1، قسمت چهارم)

توضیح مختصر:

پیام انبیاء، دعوت به توحید و ترک بت‌پرستی است؛ اما مسائلی بسیار از فروعات و حواشی کارهای آنان را به ایشان گوش زد می‌کردند و نوعاً ملّت‌های آنان مخالفت می‌کردند جز اندکی که ثابت‌قدم و وفادار بودند.
حضرت ابراهیم دید قومش خورشید را قبول دارند، وقتی خورشید افول کرد فرمود: «ای قوم من! من ازآنچه شما شریک خداوند قرار می‌دهید بیزارم.» (سوره‌ی انعام، آیه‌ی 78) نوح به قومش فرمود: «ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید و از عذاب روزی سترگ بر شما می‌هراسم.» سرکردگان قوم او گفتند: «بی‌گمان ما تو را در گمراهی آشکار می‌بینیم.» (سوره‌ی اعراف، آیات 60-59) نوح فرمود: «من در هیچ گمراهی نیستم بلکه من فرستاده‌ای از سوی پروردگار جهانیانم.» وقتی حضرت هود قومش را فرمود: «ای قوم من خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟» سران قوم وی گفتند: «بی‌گمان ما تو را در نابخردی می‌بینیم و ما تو را از دروغ‌گویان می‌دانیم.» فرمود: «ای قوم من! در من هیچ نابخردی نیست بلکه من فرستاده‌ای از سوی پروردگار جهانیانم.» (سوره‌ی اعراف، آیات 67-65)
حضرت صالح به قومش گفت: «ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید…» سرکشان قومش گفتند: «ما به آنچه شما بدان ایمان دارید کافریم.» (سوره‌ی اعراف، آیات 76-73)
شعیب به قومش فرمود: «ای قوم من! خداوند را بپرستید که جز او خدایی ندارید…» سران قومش گفتند: «بی‌گمان تو و کسانی را که همراه تو ایمان آورده‌اند از شهر بیرون خواهیم راند.» (سوره‌ی اعراف، آیات 88-80)
این‌ها نمونه‌ای از دعوت انبیاء و جواب و مخالفت قوم و گروهشان بوده است.

1- نوح

حضرت نوح علیه‌السلام به قوم خود چنین گفت: «ای قوم من! شما را ترساننده‌ی آشکاری هستم. فقط خدا را بپرستید؛ چراکه بر شما از عذاب دردناک قیامت می‌ترسم.» (سوره‌ی هود، آیه‌ی 25)
آنان در جواب می‌گفتند:
1. ما تو را جز بشری مثل خود نمی‌بینیم.
2. هیچ‌کس را تابع تو نمی‌بینیم؛ مگر افراد پستِ کم‌عقل.
3. تو را در چیزی از خود برتر نمی‌بینیم.
4. تو را دروغ‌گو می‌پنداریم. (سوره‌ی هود، آیه‌ی 27)
5. ای نوح! با ما بسیار مجادله کردی و فایده‌ای نداشت.
6. اگر می‌توانی آن عذابی که می‌گویی راست است، آن را بیاور. (سوره‌ی هود، آیه‌ی 32)
7. پس نوح را تکذیب کردند.
8. او را مجنون خواندند.
9. او را اذیّت کردند.
10. تهدید به سنگ‌باران کردند. (سوره‌ی قمر، آیه‌ی 9)
پس نوح به خداوند شکایت کرد و خدا دعایش را قبول نمود و عذاب بر آنان نازل فرمود. (سوره‌ی قمر، آیه‌ی 9)
تاریخ انبیاء، رسولی محلاتی، مع انبیاء عبدالفتاح طباره -ترجمه به نام با پیغمبران در قرآن.

2- هود

حضرت هود علیه‌السلام، قوم عاد (بنی یمن، عمان و حضر الموت) را که سه بت به نام‌های «صدا، صمود و هباء» داشتند و آن‌ها را می‌پرستیدند به بندگی و یکتایی خدا دعوت کرد و از عذاب خداوند ترسانید. (سوره‌ی هود، آیه‌ی 50 – سوره‌ی اعراف، آیه‌ی 45) اما آن‌ها در مقابل دعوت او گفتند:
1. ما تو را در سفاهت می‌بینیم.
2. از دروغ‌گویان هستی. (سوره‌ی اعراف، آیه‌ی 67)
3. دلیل روشنی بر دعوی خود نیاوردی.
4. از خدایان خود دست برنمی‌داریم.
5. به تو ایمان نمی‌آوریم.
6. بعضی خدایان ما به تو صدمه رساندند. (سوره‌ی هود، آیه‌ی 53)
7. آنچه از عذاب می‌داری بیاور.
8. ما آنچه را پدرانمان می‌پرستیدند ترک نمی‌کنیم. (سوره‌ی اعراف، آیه‌ی 70)
پس خداوند عذاب خود را که باد بسیار سختی بود، هفت شب و هشت روز بر آن‌ها نازل کرد و همه را از بین برد. (سوره‌ی الحاقه، آیه‌ی 6) جز هود و آنانی که به او ایمان آوردند و به رحمت خداوند نجات یافتند. (سوره‌ی هود، آیه‌ی 58)

3- صالح

حضرت صالح علیه‌السلام قوم ثمود را که در وادی القرین (پیامبر صلی‌الله علیه و آله در جنگ تبوک از آنجا عبور کردند) واقع شده بود و بت‌های مختلفی داشتند به نام‌های وُدّ، جدّ، شمن، منات و… و آن‌ها را می‌پرستیدند، بر حذر داشت و آن‌ها را به خدای دعوت و از عذاب قیامت می‌ترساند. (سوره‌ی شعرا، آیات 153-141) امّا قوم او:
1. او را تکذیب کردند، (سوره‌ی شعرا، آیه‌ی 141)
2. گفتند: تو بشری مثل ما هستی، اگر راست می‌گویی معجزه‌ای بیاور!
3. تو ساحر هستی
صالح علیه‌السلام به درخواست آن‌ها از دل کوه شتری درآورد. (سوره‌ی قمر، آیه‌ی 27) و آنان به شرایطی که گفتند عمل نکرده، بلکه شتر را کشتند و فرمان خدا را سرپیچی نمودند. (سوره‌ی اعراف، آیه‌ی 77)
پس خداوند وعده داد که سه روز دیگر عذاب نازل می‌شود (سوره‌ی هود، آیه‌ی 65) پس رعدوبرق شدیدی نازل شد و همه درحالی‌که می‌نگریستند از بین رفتند. (سوره‌ی ذاریات، آیه‌ی 44)

4- ابراهیم

حضرت ابراهیم علیه‌السلام در سرزمین بابل (در عراق بین دجله و فرات) مردم را که در هر شهری بت مخصوصی داشتند و می‌پرستیدند به پرستش خدای آسمان و زمین دعوت کرد، (سوره‌ی انبیاء، آیه‌ی 56) و از عذاب رحمان می‌ترساند. (سوره‌ی مریم، آیه‌ی 44)
اما اهل بابل با ابراهیم مخالفت کردند و به او گفتند:
1. ما و پدرانمان این بت‌ها را عبادت می‌کنیم.
2. با ما جدّی صحبت می‌کنی یا شوخی می‌گویی؟ (سوره‌ی انبیاء، آیه‌ی 55)
3. اگر دست از ما نکشی، تو را سنگسار خواهیم کرد. (سوره‌ی مریم، آیه‌ی 46)
بعد از گفتگو و مناظره‌ها، آخرالامر به دست نمرود، پادشاه کافر، حکم سوزاندن ابراهیم را صادر کردند و او را در آتش انداختند ولی خداوند آتش را بر او سرد کرد و ضرری به او نرسید. (سوره‌ی انبیاء، آیه‌ی 69)

5- لوط

حضرت لوط علیه‌السلام قومش را (در کشور اردن، منطقه سدوم، بحرالمیّت، دریاچه‌ی لوط) به اطاعت خدا و تقوا و پرهیز از فواحش و غارت دعوت کرد.
اما قومش گفتند:
1. تو را از شهر بیرون می‌کنیم. (سوره‌ی شعراء، آیه‌ی 169)
2. اگر راست می‌گویی، عذاب خدایت را بر ما فرود آور. (سوره‌ی عنکبوت، آیه‌ی 29)
3. زن لوط هم از مخالفین حضرت بود. (سوره‌ی عنکبوت، آیه‌ی 31)
4. قوم لوط به خانه‌ی او برای لواط با مهمان مرد (ملائکه) حمله‌ور شدند و ازدحام کردند که لوط گفت: «عجب روز سختی (عصیب) است.» (سوره‌ی هود، آیه‌ی 88)
پس خداوند، صبح هنگام، بارانی از سنگ بر آن‌ها بارانید که همه‌ی سنگ‌ها علامت‌دار بودند.
(سوره‌ی هود، آیه‌ی 83؛ تاریخ انبیاء، رسول محلاتی-کتاب مع الانبیاء عبدالفتاح طیاره -ترجمه آن با نام با پیغمبران در قرآن)