زنان محدّث (روایت کننده از پیامبر)

قرآن:

خداوند متعال در آیه‌ی 34 سوره‌ی نساء می‌فرماید: «زنان صالح، زنانی هستند که متواضع‌اند و در غیاب، اسرار و حقوق او (همسر) را، در مقابل حقوقی که خدا برای آنان قرار داد، حفظ می‌کنند.»

حدیث:

امام صادق علیه‌السلام فرمود: «مقام افراد (از مرد و زن) را بر اساس روایاتی که از ما نقل می‌کنند بشناسید.»
(اصول کافی، ج 1، ص 40)

توضیح مختصر:

حدیثِ معروف است که پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمود: «فراگرفتن علم، بر هر مرد و زن مسلمانی واجب است.»
(کنز الفوائد، ج 2، ص 107)
لذا زنان هم بر اثر فرمایش گهربار پیامبر صلی‌الله علیه و آله به ضبط احادیث پرداختند و این یک انقلاب اندیشه‌ای برای زنان بود. جامعه‌ی تازه‌مسلمان شده‌ی حجاز که مردانش شاید بیش از ده نفر، نوشتن را بلد نبودند و زنان هم کمترین دانش را بالنسبه داشتند و مردسالاری حاکم بوده و با زن همانند برده رفتار می‌نمودند و … و نگه‌داشتن عربِ آن زمان، کار سختی بود تا تحوّلی در آنان ایجاد شود؛ بنابراین، انقلاب فرهنگی پیامبر صلی‌الله علیه و آله سال‌های متمادی طول کشید تا کم‌کم بهره‌ای از دانش ببرند. ولی راحت‌ترین کار، ضبط حدیث و حفظ قرآن بود که به حافظه و هوش، مرتبط می‌شد.
شاید قدیمی‌ترین کتاب از اهل سنّت که درباره‌ی زنانِ عصر پیامبر صلی‌الله علیه و آله و راویان و … مطالبی را درج کرده متعلّق به محمد بن سعد کاتب (230-168) صاحب کتاب طبقات کبری بوده که درباره‌ی بیعت زنان با پیامبر صلی‌الله علیه و آله، شرح زنان مهاجر و انصار و قبایل عرب و غیر ایشان، زنان پیامبر صلی‌الله علیه و آله، دختران رسول خدا صلی‌الله علیه و آله، زدن زنان، حج گزاردن و مسائلی دیگر، زنانی که از زنان پیامبر صلی‌الله علیه و آله روایت کرده‌اند و … حدوداً 496 صفحه جلد 8 طبقات، فقط این کتاب، آن‌هم در عصر ائمه علیهم السّلام زمان حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام تا زمان امام هادی علیه‌السلام تألیف شده، غیر زنانی که از ائمه علیهم السّلام نقل کرده‌اند.

1- خوله دختر یسار

او از بانوانی بود که از محضر پیامبر صلی‌الله علیه و آله مسائل شرعی را پرسیده و نقل کرده است.
خدمت پیامبر صلی‌الله علیه و آله آمد و پرسید: «ای رسول خدا! وقتی من «رِگل» (عادت ماهیانه) می‌شوم یک دست لباس بیشتر ندارم، تکلیفم چیست؟»
پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمود: «ایرادی ندارد. همان لباس را بشوی تا پاک شود و آنگاه با همان لباس نماز خود را بخوان.»
گفت: «گاهی بعد از شستن، لباس را خون‌آلود ملاحظه می‌کنم و در آن هنوز رنگ خون باقی است.»
فرمود: «ایرادی ندارد؛ با همان لباس می‌شود نماز خواند.»
(اسدالغابه، ج 5، ص 447)

2- ربیع دختر مُعَوذ انصاری

او از بانوان روایت کننده از پیامبر صلی‌الله علیه و آله بوده است. او نقل کرد: رسول خدا صلی‌الله علیه و آله صبحگاهی به خانه‌ی من وارد شد و همین‌جا، روی همین فرشی که تو الآن نشسته‌ای، نشست درحالی‌که دختران کوچک دایره می‌زدند و بر کشته‌شدگان ما در جنگ بدر، ندبه و سوگواری می‌کردند. یکی از آنان می‌گفت: «در میان ما پیامبری صلی‌الله علیه و آله وجود دارد که می‌داند در آینده چه خواهد شد.» پیامبر صلی‌الله علیه و آله به او فرمود: «بس است! از چنین گفتار و کرداری خودداری کن و مطالب خوبی را که قبلاً می‌گفتی ادامه بده.»
(الاصابه، ج 4، ص 301)

3- زینب، همسر ابن مسعود ثقفی

زینب می‌گوید: من برای پرسیدن موضوعی به خانه‌ی پیامبر صلی‌الله علیه و آله رفتم و متوجه زنی شدم که نامش زینب بود و سؤال او نیز همانند سؤال من. او سؤال کرد: «ما کودکان یتیمی در خانه داریم که از تأمین مخارج آن‌ها ناتوانیم، آیا می‌توانیم صدقه‌ی خود را به شوهرهایمان بدهیم.»
پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمود: «بله و این کار ثواب دارد، پاداش صدقه دادن و پاداش کمک به خویشان.»
(اسدالغابه، ج 5، ص 463)

4- ام سنان اسلمی

او زنی شجاع و دوستدار پیامبر صلی‌الله علیه و آله و اهل‌بیت بود، در زمان فتح قلعه‌های خیبر، همراه پیامبر صلی‌الله علیه و آله برای آب‌رسانی و مداوای مجروحین و مواظبت از وسایل لشکر، شرکت کرده بود.
او می‌گوید: به حضور پیامبر صلی‌الله علیه و آله رسیدم و برای پذیرفتن دین اسلام با آن حضرت بیعت کردم. پیامبر صلی‌الله علیه و آله به دست من نگاه کرد و فرمود: «چرا نباید شما زنان، ناخن خود را تغییر داده و آن را کوتاه کنید.»
(الاصابه، ج 4، ص 462)

5- ام سعد انصاری

او دختر زید بن ثابت انصاری بود و می‌گوید: رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمود: «برای وضو گرفتن ده سیر آب و برای غسل، سه کیلوگرم آب، کافی خواهد بود، اما پس از من افرادی می‌آیند و این مقدار آب را برای وضو و غسل کافی نمی‌دانند؛ اینان برخلاف سنّت من رفتار می‌کنند. درصورتی‌که افرادی که از سنّت من اطاعت می‌کنند، در حظیره القدس (جایگاه بلندمرتبه و مقدس در بهشت) با من همراه خواهند بود؛ زیرا سیره‌ی اهل بهشت هم، چنین می‌باشد.»