سخاوت
قرآن:
خداوند متعال در آیهی 9 سورهی حشر میفرماید: «کسانی که نسبت به آنچه به ایشان داده شده است، در دلهایشان حسدی نمییابند و هرچند خودشان را احتیاجی باشد، آنها (فقرا) را بر خودشان مقدم میدارند.»
حدیث:
امام علی علیهالسلام فرمود: «سخاوت دوستی را بار آورد و اخلاق را زیور بخشد.»
(غررالحکم، ج 1، ص 510)
توضیح مختصر:
جود و کرم داشتن از شیوهی جوانمردان است. اگر کسی متّصف به سخاوت باشد تا این اتّصاف میباشد، بسیاری از عقوبتها و کیفرها به تأخیر میافتد یا در درازمدت حبط میشود گرچه مؤمن هم نباشد.
در روایت دارد که حضرت موسی علیهالسلام خواست سامری را که مردم را گوسالهپرست کرده بود، بکُشد؛ اما خداوند فرمود: «او را نکش که او سخاوتمند است.» (ارشاد الاذهان، ص 419)
از پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم روایت است که فرمود: «جوان گناهکار سخاوتمند نزد خداوند دوست دارتر است از پیر عابد بخیل.» (اطیب البیان، ج 1، ص 216)
چه آنکه سخاوت گر، صفتش او را به عاقبتبهخیری میکشاند و به توبه دست پیدا میکند. انبیاء سخاوتمند بودند مانند ابراهیم علیهالسلام و لوط علیهالسلام، چنانکه از قصص قرآن معلوم میشود مهمان را گرامی میداشتند. از همینجاست که در عرب وقتی کسی سفرهدار و مهماننواز است و دائم به کرم و جود مشغول است، میگویند خاکسترِ خانهاش زیاد است، یعنی میخواهد بگوید مثل حاتم طایی، بسیار سخاوتمند است و آشپزخانهاش به کار است. همچنین دستهای سخاوتمند، مبسوط است یعنی دستش باز است. از آنطرف بخیل دستهایش مقبوض الیه است. ظهور اسم خداوند که باسط است دو دست قدرتش به عطا و بخشش باز میشود.
1- چهار هزار و یک قریه
شخصی به امام هادی علیهالسلام عرضه داشت: چگونه است که «ابودلف» 4001 قریه دارد؟ امام فرمود: «شبی یک مؤمن به نزد او مهمان شد، پس ظرف بزرگی از خرما که تعداد خرماهای آن 4001 بود به آن مهمان بخشید. پس خداوند متعال به هر دانه خرما یک قریه به او عطا فرمود.»
(میکال المکارم «مترجم»، ج 1، ص 140 -مشکات الانوار)
2- روح کرامت
عبدالله بن جعفر، شوهر و پسرعموی حضرت زینب سلامالله علیها در سخاوت، بینظیر بوده است و آنهم به دعای پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم بود که برکت در مال و انفاق کردن نصیبش شد. زمانی به مسافرتی رفت و کسی او را نمیشناخت. سائلی کمک خواست و ایشان پول زیادی به سائل داد. به او گفتند: «این سائل به کمتر از آنهم قناعت میکرد؛ او شما را نمیشناخت.» فرمود: «اگر او و مردم این منطقه مرا نمیشناسند، من که خودم را میشناسم. طبع من به کم قناعت نمیکند؛ راضی نمیشوم داشته باشم و مال کم بدهم.»
(سفینه البحار «کلمهی عبد»)
3- فضیلت سخاوت
فضیلت از اخلاق انبیاء و ستون ایمان است و شخص، مؤمن واقعی نیست مگر سخاوتمند باشد. سخی نیست مگر آنکه صاحب یقین و دارای همت عالی باشد. چون سخاوتمند نشانهی نور یقین است. هر کس مقصود از بخشش را شناخت، آنگاه بذل برایش آسان میگردد. پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم میفرماید: «اولیاء خدا ذاتاً سخی هستند.»
حق سخاوت آن است که انسان، چیزی را که بدان علاقهمنداست بدهد. از علامات سخاوت این است که شخص در فکر این نیست که مال دنیا را چه کسی خورد و چه کسی از مؤمن یا کافر، مطیع یا عاصی، شریف یا پست صاحب آن گردد. بااینکه گرسنه است، دیگری را میخوراند. خود لباس ندارد، دیگری را میپوشاند. به دیگران عطا میکند و خود از قبول عطا دریغ میورزد. احسان میکند و ممنون واقع میشود، ولی منّت نمینهد. اگر همهی دنیا را مالک شود، خود را همانند بیگانه و امانتدار میبیند. اگر همهی دارایی خود را در یک ساعت در راه خدا بذل نماید، دلگیر و متأثر نمیشود. پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم فرموده: «سخی، به خدا، مردم و بهشت نزدیک؛ و از آتش جهنم به دور است و بخیل، از خدا، مردم و بهشت دور؛ و به آتش جهنم نزدیک است.»
سخی را وقتی سخی گویند که در طاعت خدا باشد و برای او ببخشد، اگرچه قرص نان و شربت آبی باشد. پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم فرمود: «سخی آنچه را مالک است، به خاطر خدا بذل میکند.» اما کسی که تظاهر به سخاوت میکند، بخشش او در راه معصیت میباشد و مورد غضب و خشم الهی قرار میگیرد و او بخیلترین مردم برای خود است. چطور به دیگران بخشش کند، بااینکه تابع هوای نفس و مخالفت امر خداست؟ خدا میفرماید: «آنها علاوه بر بار سنگین (گناهان) خود، گناهان دیگران را به دوش میکشند.» (سورهی عنکبوت، آیهی 13)
پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم از قول حقتعالی نقل کرد که فرمود: «ای فرزند آدم! همهی ملک و مال از آنِ من است و شما مسکین هستید، این ملک پیش از شما بود و تو نبودی. آیا آنچه خوردی، تمام شد؟ و پوشیدی، کهنه میکنی؟ و تصدّق دادی باقی میگذاری؟ به هر صورت یا مورد رحمت واقع، یا مجازات میشوید. پس به هوش باش که مال دیگران در نزد شما بهتر از مال خود، در مصرف کردن نباشد.»
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «هر چه مال دنیا را از پیش انفاق کردی برایت باقی میماند و آنچه برای دیگران گذاشتی بعد از تو، به وارثین میرسد. آنچه با توست نفعی برایت ندارد و چون دارایی زیاد، غرور آورد، پس چرا اینقدر برای دنیا کوشش میکنی و آن را میخوانی؟ آیا میخواهی تو به فقر و زحمت افتی و دیگران از مالت بینیاز شوند؟»
(شرق بی غروب، ص 77)
4- مردی از آل هاشم
جناب عبدالله بن جعفر (شوهر حضرت زینب سلامالله علیها) روز سختی، بر بیابانگردی وارد شد. آن شخص او را نشناخت. پس وی را مهمان کرد و بُزی را برای او سر برید. عبدالله بن جعفر به هنگام رفتن، به غلامش مقسّم گفت: «چقدر پول همراه داری؟» گفت: «پانصد دینار» فرمود: «همه را به این شخص بده.» غلام گفت: «به یک بیابانگردی که تو را نمیشناسد، به خاطر بُزی که برایت سر بریده، پانصد دینار میدهی؟» فرمود: «اگر او مرا نمیشناسد، من خودم را (به صفت بخشش) میشناسم.»
پس پانصد دینار به آن شخص داد. مرد بیابانی وقتی عطای بزرگ را مشاهده کرد به زنش گفت: «چون او را دیدم نشانههای خیر را در او مشاهده کردم. این مرد از آل هاشم است که از بزرگترین پادشاهان هستند. به بُزی که پنج درهم نمیارزید، در عوض پانصد دینار داد. آیا ما در بیداری و به حقیقت میبینیم یا در خواب؟»
(بحر المعارف، ج 1، ص 731)