شاکر
قرآن:
خداوند متعال در آیهی 121 سورهی نحل میفرماید: «ابراهیم، نعمتهای خداوند را شکرگزار بود و خداوند او را برگزید».
حدیث:
امام علی علیهالسلام فرمود: «در خوشی و فراخی، بندهی پر سپاس باش.»
(غررالحکم، ج 1، ص 576)
توضیح مختصر:
سپاسگزار کسی است که به علم میداند و ازآنچه دادهها و عطایای خداوند را میبیند و درک میکند، به ثناگویی لفظی و قلبی مشغول میشود. عموم مردم شاکر نیستند.
«وَقَلِیلٌ مِّن عِبَادِیَ الشَّکُورُ» (سورهی سباء، آیهی 13)
«چون دنبال فزونی هستند و دادهها را کم و ناقص میپندارند، لذا شاکران واقعی بسیار کماند».
در سورهی اعراف آیهی 17، شیطان به خداوند میگوید: «تو اکثریت آنان را شاکر نمییابی.» خداوند از شکر کسی بهرهمند نمیشود تا کسی فکر کند خداوند محتاج سپاس دیگران است چون او غنی و معطی مطلق است و همه مخلوقات و مصنوعات سر سفرهی اویند همچنین خداوند میفرماید:
«هر کس شکر ما را کند او را پاداش میدهیم این رحمتی از جانب ما بود». (سورهی قمر، آیهی 35)
خداوند هم راههای هدایت را نشان داده، انسان یا شاکر است یا کفران نعمت میکند، اختیار با بنده است.
از مصادیق حسنه و خیر دنیا و آخرت، قلب شاکر است. خداوند در قرآن، خود را شاکر (سورهی نساء، آیهی 147) و شکور (سورهی شوری، آیهی 23) نامیده است.
معنی آن این است که او در مقابل عمل خیر بندگان مثیب و مضاعف میدهد و این استعمال واقعی است. پس شکر و سپاسگزاری خداوند به بنده در مقابل عمل خوب اوست که ثواب و اجر عطا مینماید.
1- بندهی سپاسگزار
فاطمه علیها السّلام دختر امیرالمؤمنین علیهالسلام به جابر عبدالله انصاری فرمود: «برادرزادهام علی بن حسین علیهالسلام از بسیاری عبادت، پیشانی و دو سر زانو و کفهای دست او پینه بسته و بدنش ضعیف شده است. از او بخواه شاید در عبادت تخفیفی بدهد.» جابر خدمت امام رسید و عرض کرد: «ای پسر پیغمبر صلیالله علیه و آله! خداوند بهشت را برای شما و دوستانتان آفرید و جهنّم را برای دشمنانتان خلق کرده؛ چرا اینقدر خود را در رنج عبادت قرار میدهی؟» فرمود: مگر نمیدانی جدّم رسول خدا صلیالله علیه و آله باآنکه کرامتی نزد خدا داشت مبالغه و مشقّت در عبادت را ترک نمیکرد؟ پدر و مادرم به فدایش باد. تا آنکه بر ساق مبارکش آثار عبادت ظاهر شد و قدومش ورم کرد. اصحاب عرض کردند: چرا چنین زحمت میکشی و حالآنکه خدا بر تو تقصیر نمینویسد؟ فرمود: «آیا من بندهی سپاسگزار نباشم؟»
جابر گفت: «بر مسلمانان ترحّم فرما که به برکت تو خدا بلاها را از آنها دور میسازد و عذاب بر آنها نمیفرستد.» امام فرمود: «ای جابر! بر طریقهی پدران خود خواهم بود تا ایشان را ملاقات نمایم.»
(قلب سلیم، ص 479)
2- حضرت ادریس
گویند: ادریس پیامبر علیهالسلام آرزو کرد زنده بماند و به شکرگزاری خداوند بپردازد. خداوند دعایش را اجابت نمود و فرشتهای به نزدش آمد و بال خود را گشود و ادریس را در برگرفت و او را به آسمان برد. میگویند: اینک ادریس زنده و به شکرگزاری مشغول میباشد.
(ارشاد القلوب، ج 2، ص 362)
مرحوم علامه طباطبایی رحمهالله علیه نقل کردند: «یک وقت برایم مکاشفهای دست داد، دیدم در نجف اشرف دو نفر مقابلم نشستهاند که یکی از آنها ادریس علیهالسلام و دیگری برادرم سیّد محمدحسن بود. سخنان ادریس پیامبر علیهالسلام در آن حال معنوی توسط کلام برادرم استماع میگردید.» محیالدین عربی در فتوحات باب 367 هم نوشته که با حضرت ادیس علیهالسلام گفتگویی داشته است.
(چشم برزخی، ص 241)
3- شکر ثواب و پاداشها
مولانا در بیت 939 دفتر اوّل مثنوی میفرماید:
شکر قدرت، قدرتت افزون کند **** جبر، نعمت از کَفَت بیرون کند
یعنی اگر قدرت خدادادی، شکرش به جای آورده شود قدرتت زیاد میگردد و با کفران و انکار، آن نعمتها از دستت بیرون میرود؛ و در بیت 946 میفرماید:
ز آنکه بی شُکری بوَد شوم و شَنار **** میبرد بی شکر را در قعر نار
یعنی شکر نکردن نعمتهای حق، شوم و ننگ و عار است و خداوند به خاطر کفران نعمت، انسان را در ته آتش که عذاب شدید است میاندازد. این ابیات اشاره است به سورهی ابراهیم آیهی 7 که خدا میفرماید: «اگر شکر نعمتهای خدا کنید بر نعمت شما افزون کنم و اگر کفران نعمت کنید همانا عذابم سخت است.»
4- یک شکر
ابوسعید ابوالخیر گفت: در ابتدای سلوک پیش شیخ ابوالقاسم بشر یاسین بودم. مرا گفت: ای پسر! خواهی که با خدای سخن گویی؟ گفتم: چرا نخواهم؟! فرمود: هر وقت در خلوت باشی، این بیت گوی:
بـی تو جـانا قـرار نـتوانم کرد **** احسان تو را شـمار نتوانـم کرد
گر بر تن من زبان شود هر مویی **** یک شکر تو از هزار نـتوانم کرد
ما این همی گفتیم تا به برکات وی در کودکی راه سخن گفتن با حقتعالی بر ما گشاده گشت.
(بوستان کشمیری، ص 116)
5- عبد شکور
خداوند در قرآن حضرت نوح علیهالسلام را عبد شکور لقب داده است:
«إنَّهُ کاَنَ عَبداً شَکُورًا» (سورهی اسراء، آیهی 3)
امام صادق علیهالسلام فرمود: حضرت نوح در صبح و شب ده مرتبه این دعا را میخواند از این جهت خداوند او را عبد شکور نامیده است و دعا این است:
«اللهُمّ انّی اَشهَدُکَ اَنّه ما اَصبَحَ و أمسی بی مِن نعمه و عافیه فی دین او دنیا همنک لا شَریکَ لَکَ، لَکَ الحَمدُ وَ لَکَ الشُّکرُ بِها علی حتی ترضی و بعد الرضا»
(گنجینهی عرفان، ص 91 -وافی، ج 5، ص 235)