شفاعت
قرآن:
خداوند متعال در آیهی 109 سورهی طه میفرماید: «روز قیامت شفاعت سود ندهد مگر آن کس که خداوند مهربان اجازه داده باشد و از گفتارش راضی باشد.»
حدیث:
امام صادق علیهالسلام فرمود: «هنگامیکه روز قیامت برسد ما دربارهی گناهکاران از شیعیانمان شفاعت میکنیم.»
(بحارالانوار،9، ص 41)
توضیح مختصر:
شفاعت، وساطت و میانجیگری است. شفاعت مطلق از آنِ خداست ولی کسانی در دنیا و برزخ و قیامت میتوانند شفاعت کنند که خدا از آنان راضی است و نزدش نوعی تقرب دارد. (بحارالانوار،9، ص 41) و عمل نیک دارند و از شرافت و امتیازی برخوردارند. پس به اذن او میانجیگری میکنند.
رزق، مرگ، گناهکاران، قبولی اعمال، بالا رفتن درجات، نجات از وقایع بسیار سخت و پیچ در پیچ و مانند اینها با وساطت سبب میشود تا رزق بیشتری برسد و از مرگ و فاجعه نجات پیدا کند؛ و…
پس کاستی و نقصان و ضعف سبب میشود شخص به دامن شفیع چنگ بزند و او را بخواند. شفیع نمیخواهد از مولای حاکم، مولویت باطل شود یا عبودیت خودش را لغو کند بلکه شخص گناهی کرده و شفیع مقرب، تقاضای کرم بیشتر و عفو برایش میکند و یا رزق بیشتر میخواهد، میانجیگری تقاضای ثمر و نفع بیشتری مینماید.
شخص شفیع در مقام این است که سبب نزدیکتر به مسبب را واسطه قرار دهد. در اینکه شفیع هر کاری انسان، قرآن، ذکر، توسل، انفاق و… باشد هیچ بُعدی ندارد که یک یا چند سبب واسطهی رسیدن به مقصود گردد.
1- شفاعت محمد صلیالله علیه و آله
غلامی از غلامان امام سجاد علیهالسلام به نام «ابو ایمن» بر امام باقر علیهالسلام وارد شد و گفت: ای ابا جعفر! مردم را فریب میدهید و میگویید: شفاعت محمد؛ شفاعت محمد.
امام از سخن او ناراحت شد، به حدی که چهرهاش برافروخته گردید و فرمود: وای بر تو ای ابا ایمن! چون شکم و فرج تو محفوظ است تو را گول زده است (که اینچنین بگویی).
آگاه باش که اگر بیچارگیهای روز قیامت را میدیدی، به شفاعت پیامبر نیاز پیدا میکردی. وای بر تو! آیا شفاعت میکند جز دربارهی کسی که آتش بر او حتم شده است؟
هیچکس از اولین و آخرین نیست، مگر روز قیامت نیازمند به شفاعت محمد صلیالله علیه و آله میباشد. شفاعت محمد برای امت و شفاعت ما برای شیعیانِ ما و شفاعت شیعیان برای خانوادههای خودشان میباشد.
(به نقل تفسیر المیزان،1، ص 181 -تفسیر علی بن ابراهیم قمی)
2- این نوع گناهان چطور؟
ابن شِبل گوید: به امام صادق علیهالسلام عرض کردم: مردی به کنیز شخصی خیانت کرد، به چه نحوی توبه کند؟
فرمود: به صاحب کنیز بگوید و از او رضایت بطلبد و دیگر عود به زنا نکند.
عرض کردم: اگر صاحب کنیز رضایت ندهد، چه کند؟
فرمود: خدا را در حالی ملاقات میکند که زناکار و خائن باشد.
گفتم: پس در آتش جهنم میافتد؟
فرمود: شفاعت پیامبر و ما گناهان شماها را از بین میبرد، ولی شما شیعیان به اعتماد شفاعت ما به گناهان بازمگردید، قسم به خدا! شفاعت ما شامل کسی که مرتکب چنین عملی شود -که حقالناس است- نمیگردد؛ مگر اینکه درد عذاب را بچشد و وحشت جهنم را ببیند.
(اصول کافی -شفاعت، ص 174)
3- تُبّع
مردم تبّع از قبیله حمیر پیش از تولد پیامبر صلیالله علیه و آله شنیده بودند که به همین زودی پیامبری از سرزمین عربستان، از جانب خدا برانگیخته خواهد شد.
بزرگ آن قوم پیش از مرگ نامهای تنظیم کرد و از نزدیکان خود درخواست نمود که اگر روزی چنین پیامبری به رسالت مبعوث شد، نامهی مرا به او برسانید.
او در نامهاش نوشته بود: «اگر عمرم وفا نکرد و پیش از درک تو، درگذشتم؛ در آخرت دربارهی من شفاعت نما و مرا فراموش مکن.»
وقتی نامهی او به دست پیامبر رسید، سه مرتبه فرمود: آفرین بر تُبّع برادر صالح (که چنین اعتقادی دربارهی شفاعتم داشت).
(شفاعت، ص 228 -این کتاب چاپ مؤسسه در راه حق قم میباشد و برای مطالعه دربارهی شفاعت خوب است.)
4- عوض زکات
گروهی از بنیهاشم نزد پیامبر آمدند و از حضرتش درخواست کردند که مسئولی برای جمعآوری صدقات و زکات چهارپایان قرار بدهد. نیز گفتند: سهمی که برای مأمورین مالیات قرار میدهی، به ما بده؛ چه آنکه ما از آنان افضل هستیم. پیامبر صلیالله علیه و آله فرمود: «ای فرزندان عبدالمطلب! صدقه، یعنی زکات برای من و شما (سادات) حرام است» ولی (بهجای صدقه، من) وعدهی شفاعت را به شما (در عوض) میدهم… روز قیامت خداوند به من میفرماید: «از پروردگارت درخواست کن و شفاعت نما که شفاعتت پذیرفته است.»
(بحارالانوار، ج 8، ص 47)
5- صاحبمقام شفاعت
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: روزی وارد منزل شدم، رسول خدا صلیالله علیه و آله را، در حالی دیدم که حسن علیهالسلام در سمت راست و حسین علیهالسلام در سمت چپ و فاطمه علیها السّلام پیش روی آن حضرت نشسته بودند.
پیامبر صلیالله علیه و آله فرمود: ای حسن و ای حسین! شما دو کفهی ترازو هستید و فاطمه زبانهی آن است.
دو کفّه جز بهوسیلهی زبانه یکسان و هماهنگ نمیشود و زبانه نیز جز بر روی دو کفّه استوار نمیماند.
شما دو نفر امام هستید و مادرتان دارای مقام شفاعت است.
(360 داستان به نقل از کشف الغمه،1، ص 506)