عمل و اثر وضعی آن
قرآن:
خداوند متعال در آیهی 9 سوره تغابن میفرماید: «و هر کس به خدا ایمان آورد و کار شایستهای کرد، باشد بدیهایش را از او محو کند و او را در بهشتهایی درآورد.»
حدیث:
امام علی علیه السّلام فرمود: «عملهای بندگان که در دنیا انجام دهند برابر دیدگان آنهاست در روز قیامت.» (غررالحکم،2، ص 204)
توضیح مختصر:
هر عملی از خوب و بد، اثر وضعی دارد که در کوتاهمدت یا درازمدت خودش را نشان میدهد. عمل صالح بهقدری آثار دارد که حیات دوباره به روح و قلب میدهد و چندین برابر نامۀ حسناتش نوشته میگردد؛ درواقع آثار عمل نیک به خود عامل بازمیگردد.
ازآنجاییکه روز قیامت هر عملی از خوبی نزد صاحب هر نفسی حاضر است (سورهی آلعمران، آیهی 30) و همه آثار آن حتی ذرّهای را مییابد (سوره زلزله، آیهی 7) دیگر جای شک نیست که از خودش برخاسته و به خودش برگشته (سورهی فصلت، آیهی 46) و نتیجهی خوبی و ثمره کردار خود را میبیند. از آنطرف کسی که میزان اعمالش سبک است و تمام خرابیها و زشتیهای اعمال خود را میبیند دیگر نمیتواند اشکال و اعتراض کند و عمل سوء به همان اندازه کیفر داده میشود. (سورهی نساء، آیه 123)
بله آثار، جدای از عمل نیست، بلکه یک آثار دنیوی دارد که شاید بعضی از آنها را درک کند و یا در برزخ و قیامت به حق الیقین همه را مییابد. اگر کسی به یتیمی سیلی زد در آینده خودش مبتلا به سیلی خوردن میشود و یا بالاتر ازآنچه خورده است.
کسی که چاهی برای کسی میکَند درواقع برای خودش در آینده چاه کنده است، کسی که دلی را شاد کند شخص دیگر هم دل او را شاد میکند. مسئله حبط اعمال که در قرآن (توبه:17 و 69 و مائده:53 و بقره: 217.) آمده است از دقیقترین مسائلی است که دانستن آن به اجمال برای هر عاملی لازم است و از آنطرف اینکه عمل را خدا و پیامبر میبینند. (سورهی توبه، آیه 94)
این از ظرایف عرفانی است که توجه منظور به ناظر برای عمل کردن مؤثر است.
1- انعکاس عمل
ای بسی ظُلمی ببینی در کسان **** خوی تو باشد در ایشان ای فلان
گویند فیلی برای آب خوردن، بر آبی صاف وارد شد و عکس خودش را در آب دید و فرار کرد؛ نه آنکه از عکس فیل دیگر در آب میرمید؛ بلکه از عکس خودش میرمید؛ از بدی انسان است که در آینۀ وجود دیگران میتابد. درواقع هر بدی که از دشمن دیده میشود، عکس صفت زشت خود است که بر او لطمه میزند و نفرینش میکند.
آن تویی و آن زخم بر خود میزنی **** بر خود آن ساعت تو لعنت میکنی
اگر انسان در درونش صفت بدش را با بصیرت ببیند، حتماً دشمن خود میشود و میفهمد که زشتی از خود اوست.
چون به قعر خوی خود اندر رسی ***** پس بدانی کز تو بود آن ناکسی
چون انسان بدی اشخاص را دائماً میبیند درواقع تصویر باطن خود اوست که نفرت روا میدارد و میخواهد از آن فرار کند، بلکه باید از خودش فرار کند که عکس اوست که بر آن شخص افتاده است و به خودش برمیگردد.
2- خدا رحمت کند
امام صادق علیه السّلام فرمود: «خدا رحمت کند افرادی که چراغ (و موجب) روشنایی ما هستند با اعمالشان و با بیشترین طاقت و توان خود (مردم را) بهسوی ما میخوانند.» (مثنوی،1، ص 1327)
3- کشت اعمال
حافظ میفرماید:
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزهسرشت **** که گـناه دگران بر تو نخواهـند نـوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش **** هرکسی آن درَوَد عاقبت کار که کِشت
حافظ به طریق تعریض به افراد خورده گیر به رندان که زاهد مینامد میگوید:
«گناه دیگران بهحساب تو نمینویسند که دائماً به عشّاق و رندان اشکال میکنی.»
خداوند در سورهی انعام آیه 164 میفرماید: «وَ لا تَزِرو وازِرَهً وِزرَ اُخری» یعنی هیچ گناه کاری، گناه دیگری را متحمّل نمیشود. پنج بار در قرآن این جمله تکرار شده که اعمال ما نه ضرر و نه فایدهای به حال کسی نخواهد داشت.
4- عمل به صاحبش برمیگردد
محیالدین عربی در کتاب فتوحات مکّیه جلد سوم میگوید: «من در شهر (تلمسان) تیرانداز ماهری را دیدهام که تیر پرتاب میکرد و وقتی آن تیر به هدف میرسید و برخورد میکرد دوباره به تیرانداز بازمیگشت. این حالت پند و عبرتی بود که تمام اعمال به صاحبشان برمیگردد.» (آینه سالکان ص 162)
5- علّت آتش
گویند آتشی در شهری افتاد و داشت همه جای را میسوزاند. عدّهای نزد حکیمی رفتند که چاره چه باشد؟ گفت: «شما سخاوت نداشتید و صدقه نمیدادید. این آتشسوزی اثر وضعی عمل شماست.» گفتند: «ما اهل بخشش و جوانمرد بودیم و به دیگران رسیدگی میکردیم.»
حکیم فرمود:
1. این آتش از آیات خداست و شعلهای از ظلم کار خودتان است.
گفت آن آتش ز آیات خداست **** شعلهای از آتش ظلم شماست
2. باید دست از بخل و تنگدستی بردارید.
3. اگر بخشش کردید از روی عادت بوده نه برای خدا.
بحر فخر و بهر بوش و بهر ناز **** نه از برای ترس و تقوی و نیاز
4. هر کس نسبت به قوم خود ایثار نماید خیال میکند که دلیل بر سخاوت اوست بلکه باید برای رضای حق باشد نه برای رضایت فامیل. چنانکه حضرت عیسی در انجیل متی باب پنجم آیهی 47 فرمود:
«اگر فقط به آنکه به شما محبّت کرده محبت نمایید کار مهمی نکردهاید چون شریران نیز به اینگونه عمل میکنند.» (شرح مثنوی زمانی،1، ص 1057)