مذمت شراب‌خواری

قرآن:

خداوند متعال در آیه‌ی 91 سوره‌ی مائده می‌فرماید: «شیطان می‌خواهد به‌وسیله‌ی شراب و قمار، در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند.»

حدیث:

پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: «شراب مادر همه‌ی کارهای بسیار زشت و از بزرگ‌ترین گناهان کبیره است.» (تفسیر معین، ص 123 –کنزالعمال، ح 13182)

توضیح مختصر:

در دین مبین اسلام، شراب‌خواری نهی شده و بسیار در آیات و روایات در مذمت نصوص وارد شده است. لذا خداوند شراب را رجسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیطان (سوره‌ی مائده، آیه‌ی 90) پلیدی از جانب شیطان دانسته؛ یعنی مصنوع عمل شیطانی است. شراب، از هر چیزی (خرما، انگور و …) درست شده باشد، چون مست‌کننده است و عقل را زایل می‌کند و … اکیداً نهی شده است چه مضرات اخلاقی و چه مضرات نفسی و اجتماعی و … لذا از شراب‌خوار هر چیزی برمی‌آید از ناسزاگویی‌اش، هتک و تجاوز به ناموس، تصرّف اموال مردم، مفاسد اخلاقی و … جلوی افسارگسیختگی او را، در آن‌وقت که مست شده چیزی نمی‌تواند بگیرد.
وقتی سر امام حسین علیه السّلام درون طشت نزد یزید بود خودش شراب می‌خورد و به اطرافیانش هم می‌داد و بقیه را کناری می‌ریخت. او دیگر قوّه‌ی عاقله‌اش کار نمی‌کند. آنچه خوانده یا شنیده‌شده، مستقیم یا غیرمستقیم نوع افراد خراب‌کار و ستم کننده گرفتار این موضوع هستند یعنی روی حکومت عقل به سبب نوشیدن شراب در کوتاه‌مدت یا درازمدت تأثیر بسزایی دارد.
در سوره‌ی مائده آیه‌ی 91 می‌فرماید: «تنها هدف شیطان این بود که با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه بیندازد و شما را از راه خداوند و از نماز بازدارد.»

1- اگر من بنوشم

روزی هارون‌الرشید، خلیفه‌ی عباسی، برای تفریح به دیوانه‌خانه رفت. جوانی آرام و متین دید و با او به سخن پرداخت. یقین کرد که او را به ستم به آنجا آورده‌اند. در این هنگام، برای خلیفه شراب آوردند، جامی خورد و جامی به جوان تعارف کرد. جوان از گرفتن جام شراب خودداری کرد و گفت: «تو شراب می‌نوشی که مانند من شوی، اگر من بنوشم، مانند که خواهم شد؟» هارون بخندید و امر کرد رهایش کنند. (بزم ایران، ص 33 –نمونه‌ی معارف، 5/90)

2- شراب‌خواری برخی از خلفای جور

ابوالعینا، گفت: «من و سفیر روم، نزد متوکّل، خلیفه‌ی عباسی بودیم. شراب آوردند. سفیر گفت: «شراب و گوشت خوک، بر شما مسلمان‌ها حرام شده است؛ شراب را می‌نوشید ولی گوشت خوک نمی‌خورید؟» متوکّل گفت: «چون بهتر از گوشت خوک، گوشت برّه را داریم و دیگر نیازی به گوشت خوک نیست، اما چون بهتر از شراب چیزی نداریم که به‌جای آن بگذاریم، نا گریز آن را می‌نوشیم.» (نوادر راغب، ص 165)

3- دوسوم

چون آدم علیه السّلام از بهشت به زمین آمد، به میوه‌های بهشت مایل گشت. دو چوبه از انگور را به او دادند. آن‌ها را کاشت. چون سبز شد و میوه داد، شیطان اطراف آن دیواری کشید. آدم علیه السّلام فرمود: «چرا چنین کردی؟» گفت: «این‌ها از برای من است.» فرمود: «دروغ می‌گویی!» آدم علیه السّلام ماجرا را به جبرئیل گفت. جبرئیل آتشی گرفت و به‌سوی آن افکند. پس دوسوم درخت سوخت و یک‌سوم باقی ماند. فرمود: «آنچه سوخت بهره‌ی شیطان و آنچه باقی ماند، بهره‌ی توست.» (نمونه معارف، 5/78 –بحار، ج 14، باب الانبذه و المسکرات)

4- تعجب ندارد

شاعری به نام منوچهری، شعری درباره‌ی درخت انگور و سرخ‌ترین باده گفت:

آزاده رفیقا منا! من چون بمیرم **** از سرخ‌ترین باده بشویید تن من
از دانه‌ی انگور بسازید حنوطم **** وز برگ‌تر سبز ردا و کفن من
در سایه‌ی رَز، اندر گوری بکنیدم **** تا نیک‌ترین جایی باشد وطن من

عبدالعزیز بن مسلم می‌گوید: «قبر او را در ارمنیّه دیدم که در زیر درخت انگور واقع بود، شعر او را به یاد آوردم و از این اتفاق که به حقیقت پیوسته در شگفت شدم.» (نوادر راغب اصفهانی، ص 165)

5- نادان‌تر از شراب‌خوار

امام صادق علیه السّلام فرمودند: خیال داشتم شخصی را سرمایه‌ای بدهم تا برای تجارت به طرف یمن برود. خدمت پدر رفتم این مطلب را عرض کردم.
پدر فرمودند: «مگر نمی‌دانی او شراب می‌خورد؟» گفتم: «بعضی از مؤمنین می‌گویند.» فرمود: «اگر سرمایه را به او دادی و از بین برد و نابود کرد، خداوند تو را نه پاداشی می‌دهد و نه جبران می‌کند؛ چه آن‌که فرمود: «اموالی که خدا آن را مایه‌ی زندگی قرار داده، به نادانان ندهید.» (سوره‌ی نساء، آیه‌ی 5)
آیا نادان‌تر از شراب‌خوار وجود دارد؟
بنده پیوسته در پناه نگهبانی خداست. اگر شراب خورد، سرّش را فاش می‌کند و او را در پناه خود نگه نمی‌دارد؛ پس فرزند و برادر و گوش و چشم و دست و پای چنین کسی، شیطان است. به هر زشتی بخواهد او را می‌کشاند و از هر خویی بازمی‌دارد.» (داستان‌ها و پندها، 2/172 –بحارالانوار، 14/93)