چهل (اربعین)

قرآن:

خداوند متعال در آیه‌ی 15 سوره‌ی احقاف می‌فرماید: «(فرزند، بعد از دو سال شیرخوارگی) تا زمانی که به کمال قدرت و رشد برسد و به چهل‌سالگی بالغ گردد، می‌گوید: پروردگارا! مرا توفیق ده تا شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم دادی، به جا آورم.»

حدیث:

امام صادق علیه‌السلام فرمود: «صورت (شمایل) حضرت صاحب‌الزمان از چهل تجاوز نمی‌کند و (زمان طولانی) در او تغییر نمی‌دهد و پیری به او راه ندارد.»
(سفینه البحار، ج 1، ص 504)

توضیح مختصر:

اعداد در همه‌ی ادیان و مذاهب در موضوعات مختلف به کار می‌روند و قابل‌استفاده هستند. محاسبه‌ی عدد چهل از ساعت و روز و ماه و سال، بار و مرتبه، در جغرافیا، حیوانات و ده‌ها موضوعات به کار رفته است. قبل از اسلام، تورات و انجیل و مصری‌ها و عرب‌ها برای این عدد، خواصی قائل بودند.
در اسلام هم در موضوعات بسیاری، از این عدد در قرآن و احادیث بسیار آمده که چندین کتاب درباره‌ی رمز عدد 40 نوشته‌اند. ازآنجایی‌که عدد چهل دارای بار مثبت بوده و توجّه به آن، بیشتر از اعداد دیگر است و گفته شده که این عدد کاملی است؛ ما به بعضی از آن اشاره می‌کنیم:
پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم در چهل‌سالگی مبعوث به رسالت شد. وقتی موسی پیامبر، به میقات رفت، سی روز و ده روز به آن اضافه شد و به چهل اتمام پذیرفت. (سوره‌ی اعراف، آیه‌ی 142) فرشتگان بعد از چهل‌سالگی شخص، به‌سختی، اعمال او را می‌نویسند. در نماز شب، چهل نفر مؤمن را دعا کردن مستحب است. بین دعای موسی و هارون علیه فرعون و غرق شدن فرعون، چهل سال طول کشید. کسی که شراب بخورد تا چهل روز نمازش قبول نمی‌شود. کسی که چهل روز پی در پی گوشت بخورد دلش سخت گردد. اندازه‌ی خانه همسایه‌ها از هر طرف چهل خانه می‌باشد. سرشت خلقت آدم در چهل صباح اتمام یافت.
(رموز اسرارآمیز عدد چهل، تألیف محسن آشتیانی)

1- چهل روز گریه

امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: «خداوند عزّوجل به داوود علیه‌السلام وحی فرستاد که ‌ای داوود! خوب بنده‌ای هستی؛ اگر از بیت‌المال خودداری نمایی و از آن روزی نخوری و کارکنی و به دست خویش چیزی بسازی و از کار کردن خویش ارتزاق کنی.»
داوود علیه‌السلام از این توبیخ و تغیّیر پروردگار، چهل روز گریست. آنگاه به آهن وحی رسید که برای بنده‌ی غیور کارگرم نرم شو!
پس این فلز، به امر پروردگار نرم شد و حضرت داوود علیه‌السلام هرروز زرهی می‌ساخت و به هزار درهم می‌فروخت تا اینکه سیصد و شصت زره ساخت و سیصد و شصت هزار درهم بفروخت و از بیت‌المال بی‌نیاز گشت.
(رموز اسرارآمیز، ص 69 –فروغ کافی، ص 74)

2- پاداش چهل سال

هشام، پسر عبدالمَلِک مروان، خلیفه اُموی، به حج رفت و در آن‌وقت امام زین‌العابدین علیه‌السلام با هیبتی خاص وارد مسجدالحرام شد و برای استلام حجرالأسود نزدیک شد. مردم کنار رفتند. مردی از هشام پرسید: «این مرد با هیبت کیست؟»
هشام گفت: «نمی‌شناسم.» فرزدق شاعر آنجا بود و گفت: «من او را می‌شناسم.» و امام علیه‌السلام را چنان توصیف کرد که هشام در غضب شد و جایزه‌ی او را قطع کرد و دستور داد او را در عفان، بین مکه و مدینه، حبس نمودند.
امام زین‌العابدین علیه‌السلام دوازده هزار درهم برای او فرستاد. او آن را رد کرد و گفت: «برای پول شعر نگفتم.» امام علیه‌السلام دوباره پول را فرستادند و او قبول کرد.
هشام او را تهدید به قتل کرد و حبس نمود. پس به دعای امام علیه‌السلام او از حبس آزاد شد و خدمت امام علیه‌السلام رسیده و گفت: «هزینه‌ی زندگی‌ام را هشام قطع کرده است.» امام علیه‌السلام به مقداری که چهل سال او را کفایت کند به او عنایت کرد. چون چهل سال تمام شد، فرزدق وفات نمود.
(منتهی الآمال، ج 2، ص 31)

3- چهل سال سرگردانی

موسی علیه‌السلام به قوم خود گفت: «با دشمنان خدا جنگ کنید!» بنی‌اسرائیل بهانه آوردند و گفتند: «در آن شهر، گروهی زورمند هستند که ما نمی‌توانیم با آن‌ها بجنگیم.» پس «یوشع بن نون» و «کالب بن یوقنا» از سرداران موسی علیه‌السلام به آن شهر رفتند تا غالب گردند.
بنی‌اسرائیل از روی اهانت به آن دو و از روی استهزاء به موسی علیه‌السلام گفتند: «ما در آن سرزمین در نیاییم تا زور آوران در آنجا هستند؛ پس تو و خدایت بروید با آنان بجنگید. ما برای تماشا اینجا نشسته‌ایم.» موسی علیه‌السلام ناراحت شد و نفرین کرد تا میان او و این‌ها جدایی ایجاد شود.
خداوند سرزمین پاک بیت‌المقدس را چهل سال بر ایشان حرام کرد و آن‌ها در بیابان‌ها سرگردان بودند. بنی‌اسرائیل چهل سال در دشت و صحرا راه می‌رفتند تا رها شوند و بعد از راهپیمایی دوباره خود را همان‌جا می‌دیدند.
(تفسیر فیض الاسلام، ص 296 –مائده، آیات 27-21)

4- چهل سال عقیم

از امام رضا علیه‌السلام سؤال کردند: «چطور خدا همه را در زمان نوح پیامبر غرق کرد بااینکه بچّه هایی در آن‌ها بودند که گناه نداشتند.» امام علیه‌السلام فرمود: در میان آن‌ها اطفال نبودند، چون خدا می‌خواست این کار بشود، پس نسل قوم نوح تا چهل سال عقیم شدند و خدا وقتی آن‌ها را غرق کرد، طفلی در میان آن‌ها نبود.
آنان که نوح را تکذیب کردند و آنان که راضی به تکذیب بودند، غرق شدند. کسی که غایب از کاری باشد و راضی به فعل دیگران، همانند آن‌هاست. آب از آسمان چهل روز بارید تا همه‌ی آنجا را آب فراگرفت.
(علل الشرایع –رموز اسرار، ص 62)

5- چهل سال مهلت

فرعون گفت: «من پروردگار والا هستم!» (سوره‌ی نازعات، آیه‌ی 24) و گفت: «غیر خویش، خدایی برای شما نمی‌دانم.» (سوره‌ی قصص، آیه‌ی 38)
امام باقر علیه‌السلام فرمود: «خداوند بعد از این کلام فرعون، چهل سال به او مهلت داد، پس خدا به موسی و هارون فرمود: «دعای شما درباره‌ی فرعون برآورده شود.» (سوره‌ی یونس، آیه‌ی 89) یعنی این استجابت چهل سال طول کشید.»
(خصال صدوق، ج 2، ص 317)