گرسنگی

قرآن:

خداوند متعال در آیه‌ی 155 سوره‌ی بقره می‌فرماید: «ما شما را به ترس و گرسنگی می‌آزماییم.»

حدیث:

امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود: «گرسنه ماندن، کمک‌کار خوبی برای مبارزه با شهوت نفس و شکستن عادت‌های ناپسند است.» (غررالحکم 1/200)

توضیح مختصر:

یکی از مسائلی که طبق نص سوره‌ی بقره آیه‌ی 155 خداوند گاهی بعضی انسان‌ها را با آن آزمایش می‌کند، جوع و گرسنگی است. البته یکی از عذاب‌ها که در بعضی امت‌ها آمده بود، قحطی نان و طعام بوده که از شدت ضعف دسته‌دسته می‌مُردند. اصل جوع به‌عنوان یک نوع ریاضت که حکمت را به بار می‌آورد، ممدوح است ولکن برای عموم، فشارِ نداریِ طعام و سیر نشدن، عوارضی بر بدن و حتی بر روح دارد تا جایی که شخص برای سیر کردن خود و اطرافیان دست به دزدی می‌زند و این خود ضایعه‌ای بر جامعه است. یکی از آثار ماه رمضان آن است که غنی در روزه مخصوصاً در تابستان و روزهای بلند، به یاد گرسنگی ندارها بیفتد تا به آنان ترحّم کند و رقّت قلبی به او دست بدهد.
در شریعت مقدسه وارد شد کسی که از گرسنگی دارد می‌میرد و چیزی ندارد جز گوشت مُردار و میته، برای او مباح است اکل مُردار، چراکه جان آدمی عزیز است و از عالم امر آمده و در صورت ضرورت مجوز خوردن از گوشت میته داده ‌شده است. کاری که حضرت یوسف کرد آن بود که هفت سال غلات حاصله را در سیلو گذاشتند تا در هفت سال قحطی، مردم از گرسنگی نمیرند و این دستور، الهامی از حق‌تعالی بوده که بر ذهن یوسف وارد شد و کارساز گردید.

1- جنگ خندق

امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود: ما در جنگ خندق، در ارتباط با کندن گودال و خندق با پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم بودیم. وقتی فاطمه سلام‌الله علیها آمد با او لقمه نانی بود و آن را به پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم داد. پیامبر فرمود: این نان چیست؟ عرض کرد: «آن را برای حسن و حسین تهیه کرده بودم و اکنون مقداری از آن را برای شما آورده‌ام.»
پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: «بدان که این اولین غذاست که پدرت، بعد از سه روز در دهان می‌گذارد.» (سفینه البحار 1/195)

2- حکیم و فرزند

سعدی گوید: یکی از حکیمان فرزانه همواره به پسرش نصیحت می‌کرد که غذای زیاد نخور، زیرا سیری موجب رنجوری است.
پسرش در جواب او می‌گفت: «ای پدر! گرسنگی موجب کشته شدن است، مگر نشنیده‌ای که لطیفه‌گوها گفته‌اند: با سیری مُردن، بهتر از گرسنگی کشیدن است؟»
حکیم فرمود: اندازه نگه‌دار که خداوند می‌فرماید: «بخورید و بنوشید ولی زیاده‌روی نکنید.» (سوره‌ی اعراف، آیه‌ی 30)
نه‌چندان بخور کز دهانت برآید **** نه‌چندان که از ضعف جانب برآید.
پسر! اگر گل‌قند را که نیروبخش است بیش‌ازاندازه و طاقتت بخوری، ضرر می‌رساند و اگر نان خشک را دیردیر بخوری، در کام تو مانند گل‌قند، اثربخش است. (حکایت‌های گلستان، ص 155)

3- درسی از یوسف علیه السّلام

شاه مصر در خواب دید که هفت گاو چاق، هفت گاو لاغر را می‌خورند و هفت خوشه‌ی سبز، هفت خوشه‌ی خشک شدند.
حضرت یوسف تعبیر کرد که هفت سال قحطی می‌شود، باید هفت سال زراعت و کاشت انجام داد تا در آن هفت سال قحطی، به مشکل زیادی برخورد نکنند.
خلاصه بعد از جریان‌های بسیار، شاه او را وزیر دارایی و خزانه‌دار مملکت نمود؛ اما یوسف با داشتن تمام امکانات مالی و مادی، در ایام قحطی، هیچ‌گاه شکم خود را سیر نمی‌کرد.
به یوسف علیه السّلام گفتند: «چرا بااینکه در دست ‌تو گنج‌های زمین و خزانه‌داری است، غذای سیر نمی‌خوری؟»
فرمود: «از آن می‌ترسم که غذای سیر بخورم و گرسنگان را فراموش کنم.» (سفینه البحار 1/194)

4- چهار ماه

عبدالله بن مسعود گوید: من و پنج نفر از اصحاب، بر پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم وارد شدیم. گرسنگی شدیدی به ما رسیده بود و چهار ماه بود که جز آب و شیر و برگ درخت، چیزی نخورده بودیم، عرض کردیم: «ای پیامبر خدا! تا کی بر این گرسنگی باشیم؟» فرمود: «تا هر وقت بر این گرسنگی باشید، خدا را سپاسگزار باشید که من در کتاب خدا که بر من نازل شد و نیز در کتاب‌هایی که بر پیامبران پیش از من نازل شد، خواندم که وارد بهشت نمی‌شود، مگر کسانی که شکیبا و صابر باشند.» (نمونه‌ی معارف، 4/62)

5- سیره‌ی پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم

پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: فرشته‌ای نزدم آمد و گفت: «خدایت سلام می‌رساند و می‌فرماید: ای محمد! اگر بخواهی تمام سرزمین مکه را برایت طلا کنم، انجام می‌دهم.» پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم سر به‌سوی آسمان بلند کرد و عرض کرد:
«خدایا حاضرم که روزی سیر باشم و حمد شکر تو را کنم و روزی گرسنه باشم و از تو چیزی بخواهم.» (سفینه البحار، 1/196-194)